هوای الوده

متن مرتبط با «های» در سایت هوای الوده نوشته شده است

مدرسه های جدید

  • درود بر دوستان.چند روزیه که مدرسه بچه ها شروع شده و فعلا خیلی خوشحال هستند. چون این مدت یک ماه که مدرسه نمی رفتند خونه حوصلشون سر می رفت. فرهام که مدرسه نزدیک خونه ثبت نام شد و از دوشنبه پیش می ره کلاس ویلکومن. رهام هم ثبت نامش انجام شد و همون روز دوشنبه رفت که تعیین سطح شد. فعلا هم اعلام کردند که از دوشنبه دیگه کلاس رهام شروع میشه و خودشم ناراحته که دیرتر باید مدرسه بره. نگران موضوع مدرسه بچه های بودیم که خدا رو شکر حل شد.منم که روزها سر کار میرم و همسر هم فعلا فرهام را مدرسه می بره و بر میگردونه. من دو تا پروژه را بستم و هفته بعد قراره که پروژه بعدی من شروع بشه. همدان که تو بی آبی بی سابقه ای گیر افتاده و از دست هیچ کسی هیچ کاری بر نمیاد. راستی چون گواهینامه من شش ماه اعتبار داره من تو یه آژانس کرایه ثبت نام کردم و گاهی ماشین بر می داریم و یه دوری میزنیم. خوبیش اینه که ماشین های جور و واجور را می تونیم تست گنیم. خوب تا نوشته بعدی بدرود بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خبر های خوب

  • درود بر شما. من این چند روزه شدید درگیر مصاحبه های کاری بودم. همش درس خوندن و تمرین کردن. هوا هم آلودگیش خیلی کم شده بود تا دیروز. برف زیادی هم سمت غرب کشور باریده و همه را زمین گیر کرده است. دیروز عصر با فامیل های خانم رفتیم سمرقند کادوری روز مادر خری. این هفته هم می خواستیم بریم شمال که هوا برفی شد و جاده ها بستو تو اولین فرصت باید یه سری بریم برای آبو هوا عوض کردن. خوشبختانه امروز صبح یه خبر خوبی از مصاحبه آخری گرفتم . حالا باید منتظر بقیه مسیر بود تا ببینیم چطوری پیش میره. اینطوری باشه دیگه سال جدید در محل کار جدید خواهم بود.تا نوشته بعدی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فرفره های انفجاری

  • درودخوب هر اسباب بازی جدیدی که به بازار میاد ما گیر بچه ها می افتیم که بخریم. خدا رحم کنه وقتی که یه کارتون جدید بیاد و باید منتظر رسیدن اسباب بازی های به بازار بود. آخرین نمونه خرید فرفره های انفجاری است که برگرفته از کارتونی به همین نام است. ما هم که مجبور شدیم برای بار دوم و به عنوات کادوی کارنامه خرید کنیم. رفتیم مرکز خرید تیراژه و هر کدام را 140000 تومان خریدیم. از اون روز منزل ما محل جنگ قدرت ها شده است.امروز هم رفتیم خرید کفش برای خانم از سپهسالار. دیروز به برف ریزی تهران آمد و متاسفانه ادامه دار نشد. ما هم که هنوز تو بر برنامگی ناشی از رفتن یا نرفتم از ایران هستیم و واقعا نمی توتم هیچ برنامه دیگری را اجرا کنم. خدا اخرش را به خیر کنه.الان هم ساعت 2130 روز جمعه هست و خانم در حال صحبت با خواهر شون در مورد مسائل ازدواج است زیرا اخیرا برای خواهرشون خواستگار آمده. بچه هام بعد از باری با فرفره ها مشغول تماشای کارتون ماداگاسکار هستند. منم که روزمه هام را ارسال کردم و دارم اینجا مطلب می نویسم.چند روز پیش مهمانی دختر خاله خانم بودیم که از همدان هم مهمان داشتیم. آرمین برای کاشت مو اومده بود تهران. دیپه چیر بگم؟ منم دیشب با بچه ها رفتیم خانه مادر. لیدیا هم بود و کلی با هم بازی کردند.تانوشته بعدیبدرود بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها